یکی از جذاب و مهم ترین مسائل در عکاسی، ترکیب بندی است، که از قوانین خاصی پیروی می کند. به طور کلی ترکیب بندی در عکاسی به این موضوع می پردازد که چه چیزهایی را در کادر خود بگنجانیم و چه چیزهایی را کنار بگذاریم و مکان قراردادن هر عنصر در صحنه را مشخص کنیم. بیایید به جای اینکه اینها را به عنوان “قوانین” در نظر بگیریم، آنها را به عنوان دستورالعملی برای به وجود آوردن جذابیت بصری و جذاب کردن عکسهای خود در نظر بگیرید. ممتازدیزاین در این مقاله 21 قانون ترکیب بندی را به شما آموزش می دهد.
1. از قانون یک سوم برای زیبایی بیشتر عکس
عکاسی براساس قانون یک سوم، به این معنی است که سوژه اصلی خود را در یک سوم مسیر در کادر قرار دهید. قرار دادن سوژه در خارج از مرکز تصویر، بسیار جالب تر از قرار دادن آن در مرکز است. بسیاری از دوربینها، از جمله گوشیهای هوشمند، میتوانند یک شبکه Rule of Thirds را روی صفحه نمایش دهند. دو خط افقی و دو خط عمودی کادر را به یک سوم تقسیم می کنند.
هنگام عکاسی، سوژه اصلی خود را روی یکی از خطوط ، یا محل تقاطع یکی از خطهای افقی و عمودی قرار دهید. اگر می توانید، سوژه فوکوس خود را در جایی که خطوط با هم برخورد می کنند، قرار دهید. برای اطلاعات بیشتر مقاله قانون یک سوم در عکاسی را بخوانید.
این تصویر خطوط شبکه Rule of Thirds را با دایره های تو خالی نشان می دهد. توجه کنید که چگونه اسب ها 2/3 تصویر را اشغال می کنند. چشم اسب جلو تقریبا در نقطه تقاطع است . همچنین، توجه داشته باشید که سه اسب وجود دارد. این نیز نمونه ای از قانون شانس است (قانون شماره 2 را ببینید).
یک صحنه را با قانون اعداد فرد ساده کنید
2. قانون اعداد فرد راهی برای ساده کردن یک صحنه پیچیده با موضوعات ممکن است
به طور کلی، تعداد فرد از سوژه ها جالب تر از یک عدد زوج است. سه عدد جادویی است، اما پنج یا هفت هم خوب هستند. قانون شانس به ما کمک می کند سوژه های خود را با دقت انتخاب کنیم. این قانون ما را راهنمایی میکند که چه چیزهایی را در کادر بگنجانیم و چه چیزهایی را کنار بگذاریم. قانون اعداد فرد همچنین به ما یادآوری می کند که سوژه خود را در یک صحنه شلوغ جدا کنیم. یک عدد فرد است.
3. با پر کردن کادر روی موضوع خود تمرکز کنید
پر کردن کادر به معنای نزدیک شدن به سوژه است. خیلی نزدیک. موضوع اصلی خود را واضح و متمایز کنید. از خود بپرسید واقعاً به چه مقدار آسمان نیاز دارید؟ پس زمینه چقدر است؟ ما می توانیم با استفاده از لنز زوم و نزدیک شدن به سوژه، کادر را پر کنیم. اما اغلب بهتر است از نظر فیزیکی به سوژه خود نزدیکتر شوید.
در مرحله پس از پردازش، برای پر کردن قاب، سوژه خود را محکم تر برش دهید. تصویر سمت چپ اصل است. من تصویر سمت راست را برش دادم و قسمت زیادی از آسمان و سنگفرش را حذف کردم. تصویر اصلی در جهت عمودی است، اما من آن را به جهت افقی تغییر دادم (به قانون شماره 5 مراجعه کنید).
4. ترکیب بندی در عکاسی- عمق میدان مناسب را انتخاب کنید
عمق میدان، تصمیم گیری درباره این است که می خواهید چه مقدار از تصویر در فوکوس باشد. این یک قانون نیست، بلکه یک تصمیم است که باید بگیرید. عمق میدان کم به این معنی است که فقط بخش کوچکی از تصویر در فوکوس است، معمولاً سوژه فوکوس و پس زمینه تار می شود.
عمق میدان زیاد به این معنی است که تصویر از جلو به عقب در فوکوس است. از عمق میدان کم برای محو کردن پسزمینههای شلوغ حواسپرتی استفاده کنید. عکاسان ورزشی پسزمینهها را محو میکنند تا ورزشکاران در مقابل جمعیت شلوغ برجسته شوند. برای بدست آوردن عمق میدان کم، از دیافراگم باز مانند f2.8 استفاده کنید.
به طور کلی، از عمق میدان زیاد برای عکاسی منظره استفاده کنید. برای فوکوس کردن کل صحنه، از دیافراگم بسته مانند f16 استفاده کنید. عمق میدان کم، گل های منفرد را در یک مزرعه جدا می کند.
5. از بهترین جهت برای صحنه استفاده کنید
جهت و نسبت تصویر تعیین می کند که چه مقدار از صحنه را در یک تصویر ثبت می کنید. جهت گیری به این اشاره دارد که آیا دوربین را به صورت افقی یا عمودی نگه داشته اید. نسبت تصویر اندازه تصویر گرفته شده توسط دوربین است.
اگر عناصر عمودی یا ارتفاع زیادی در تصویر شما وجود دارد، از جهت گیری پرتره استفاده کنید. دوربین خود را به صورت عمودی نگه دارید. اگر عناصر افقی یا عرض زیادی در تصویر شما وجود دارد، از جهت افقی استفاده کنید. دوربین خود را به صورت افقی نگه دارید.
فراموش نکنید که گزینه پانوراما دارید. ما معمولا پانوراما را به عنوان تصاویر بلند و افقی در نظر می گیریم، اما آنها می توانند عمودی نیز باشند. من اغلب از هر دو طرف عکس میگیرم و بعداً میبینم چه چیزی را دوست دارم. من اغلب نسبتها و محصولات مختلف را در پس پردازش امتحان میکنم.
6. خطوط را برای تصویری زیبا و دلپذیر صاف کنید
خطوطی که باید صاف باشند را صاف کنید، لازم نیست همه خطوط در یک تصویر مستقیم باشند، اما برخی از خطوط وجود دارند که باید مستقیم باشند. به عنوان مثال، خط افق در یک منظره. شیب افق در یک تصویر بلافاصله توجه مخاطب را جلب می کند و صاف نبودن آن باعث حواس پرتی مخاطب می شود.
هنگام نمایش آتش بازی به سه پایه ام برخورد کردم (سمت چپ). افق کج شده در پس پردازش آسان است (راست).
بسیاری از دوربین ها و سه پایه ها دارای یک سطح هستند. از این ابزارها برای کمک به جهت یابی دوربین خود استفاده کنید. همچنین اصلاح یک خط کج شده در ادیت آسان است.
خطوط مستقیم در معماری مهم هستند. استفاده از لنزهای واید معمولا باعث اعوجاج در عکس می شود. فضایی را در دو طرف ساختمان بگذارید تا بتوانید خطوط را در ادیت صاف کنید.
در یک تصویر با خطوط مختلف، یکی را انتخاب کنید تا تمرکز اصلی شما باشد. این خط را صاف کنید حتی اگر خطوط دیگر کمی فاصله دارند.
7.ترکیب بندی در عکاسی- ایجاد عمق با خطوط پیشرو
چشمان ما به طور طبیعی خطوط را از طریق یک تصویر دنبال می کنند. خطوط اصلی چشم ما را به سوژه اصلی هدایت می کند. خطوط پیشرو اگر درست استفاده شوند، حس عمق را ایجاد می کنند. این خط ها ممکن است خطوط واقعی یا ضمنی (توسط عناصر موجود در صحنه) باشند.
گاهی اوقات خطوط مستقیم هستند و مستقیماً به سوژه منتهی می شوند. در مواقع دیگر، چشم بیننده را به صورت رفت و برگشتی درگیر می کند. بیشتر عکاسان منحنی های S را دوست دارند. اگر خطی به جایی منتهی نمی شود یا چشم را از کادر خارج می کند، زاویه خود را تغییر دهید. به چپ یا راست یا بالا یا پایین حرکت کنید.
تصویر بالا پر از خطوط منتهی به منظره شهری سنت لوئیس و طاق دروازه است. ابرها، انعکاس ابرها و پل همگی خطوط پیشرو هستند. این تصویر همچنین شامل سنگ ها به عنوان عنصر پیش زمینه است (قانون شماره 19 را ببینید).
8. از خطوط مورب برای افزودن انرژی استفاده کنید
خطوط مورب به ترکیب عکاسی شما علاقه و انرژی می بخشد. سعی کنید از خطوط روی یک مورب قوی به جای مستقیم در سراسر کادر عکاسی کنید. مطمئن شوید که مورب شما واضح است. کمی شیب به یک خط اشتباه به نظر می رسد.
به محل تلاقی خطوط با یکدیگر فکر کنید. خطوط همگرا چشم را جلب می کند. همچنین محل ورود یا خروج خطوط از کادر را در نظر بگیرید. عکاسان گاهی اوقات سعی می کنند خطی را در گوشه ای از کادر وارد یا خارج کنند. من از طفره رفتن و سوزاندن زیادی در پس پردازش استفاده می کنم تا چشم بیننده ام را به سمت عناصر مهم در کادر هدایت کنم.
9. جلب توجه با استفاده از نور چشمان ما به طور طبیعی به روشن ترین قسمت یک تصویر می رود.
دانستن این موضوع بر نحوه نگارش یک تصویر تأثیر می گذارد. سوژه اصلی باید روشن ترین قسمت تصویر باشد. عکاسان پرتره از فلاش یا رفلکتور برای برجسته کردن چهره مدل های خود استفاده می کنند. در قسمت ادیت، ابزارهایی مانند Dodge و Burn چشم را هدایت می کنند. Dodge به صورت انتخابی بخش های خاصی از تصویر را روشن می کند. Burn به معنای تاریک کردن انتخابی بخش های خاصی از تصویر است.
10. ترکیب بندی در عکاسی- از فضای منفی در اطراف اجسام استفاده کنید
فضای منفی استفاده از فضای بین یا اطراف سوژه ها به عنوان یک عنصر مهم در تصویر است. فضای منفی با شکل خاص، خودش به سوژه تبدیل می شود. فضای منفی می تواند مقیاس را نشان دهد یا به احساسی مانند “تهی بودن” دلالت کند.
گاهی اوقات دیدن فضای منفی دشوار است، زیرا ما به تمرکز روی یک موضوع عادت کرده ایم. سعی کنید تصاویر خود را در مرحله ادیت وارونه کنید. این به شما کمک می کند فضا را بدون تمرکز زیاد روی جزئیات سوژه اصلی خود ببینید.
این عکس از قوهای سفید در مه، عمدتاً به دلیل فضای منفی تأثیرگذار است.
11. موضوعات را برای تقارن و تعادل بصری متعادل کنید
تعادل بصری رابطه بین دو یا چند عنصر در ترکیب شماست در این حالت عناصر متعادل به نظر می رسند. یکی از نظر بصری سنگین تر از دیگری نیست. کمپوزیسیون متقارن باعث ایجاد تعادل بصری می شود. نیمه سمت چپ تصویر با سمت راست یا نیمه بالایی با پایین مطابقت دارد. بازتاب ها در عکس ها بسیار خوب عمل می کنند، زیرا تقارن را نشان می دهند.
حتی تصاویر غیر متقارن نیز نیاز به تعادل بصری دارند. یک سوژه بزرگ و از نظر بصری سنگین را در یک طرف کادر با بسیاری از سوژه های کوچکتر در طرف دیگر متعادل کنید. یک عنصر پیش زمینه را با یک عنصر پس زمینه متعادل کنید.
این عکس تقارن را از طریق بازتابها نشان میدهد، اما نوع دیگری از تعادل بصری را نیز نشان میدهد. درخت در پیش زمینه سمت چپ توسط دو درخت در پس زمینه سمت راست متعادل می شود.
برای اشنایی بیشتر با قانون تقارن مقاله، قانون تقارن را بخوانید.
12. زاویه دید خود را تغییر دهید
پرسپکتیو به این می پردازد که در رابطه با موضوع خود کجا هستید. تغییر دیدگاه یعنی پایین آوردن یا بالا بردن زاویه دوربین نسبت به سوژه. همه دنیا را تقریباً از یک منظر می بینند، در سطح چشم. شما می توانید با استفاده از چشم اندازی متفاوت، تصاویر را جالب تر کنید. عکاسی از زاویه پایین (low angle)باعث می شود، سوژه قدرتمندتر به نظر برسد.
این عکس قدرتمندتر است زیرا من از سوژه اصلی خود عکاسی می کنم. او قدرتمندتر به نظر می رسد.
همچنین تغییر دیدگاه و استفاده زاویه بالا (high angle) لذت بخش است. این یکی از دلایل جالب بودن عکاسی با هواپیماهای بدون سرنشین است. ما به ندرت با این دید پرنده از دنیای خود می بینیم.
استفاده از پرسپکتیو کم هنگام عکاسی از سوژه های نزدیک به زمین مهم است. هنگام عکاسی از کودکان نیز مهم است. تا براساس سطح چشم آنها پایین بیایید.
13. بر موضوع اصلی خود با قانون طلایی تأکید کنید
قانون طلایی در مورد قرار دادن سوژه اصلی در قسمت مهمی از کادر است. این قانون مانند قانون یک سوم است. اما قانون طلایی ترتیب متفاوتی از عناصر ترکیبی را پیشنهاد می کند. قانون طلایی بر اساس نسبت طلایی است. نسبت طلایی یک پدیده ریاضی طبیعی است. جهان طبیعی نسبت 1 به 1.618 را ترجیح می دهد. از نظر ریاضی، این ممکن است برای شما معنایی نداشته باشد، اما از نظر بصری، شما آن را همه جا می بینید. رایج ترین نمایش بصری نسبت طلایی مارپیچ صدف دریایی است.
در عکاسی، قانون طلایی یا به صورت شبکه یا مارپیچ نشان داده می شود. برخی از دوربینها به شما امکان میدهند پوششی از نسبت طلایی یا نسبت طلایی را در منظره یاب خود مشاهده کنید. لایت روم فیلترهایی دارد که به شما کمک می کند تا تصاویر را با استفاده از قانون طلایی کات کنید.
در این اسکرین شات، من از روکش مارپیچ نسبت طلایی در لایت روم استفاده می کنم تا به من کمک کند عناصر مهم را در کادر قرار دهم.
14. ترکیب بندی در عکاسی حرکت سوژه از چپ به راست
ما تصاویر را مانند متن می خوانیم، از چپ به راست. حرکت در عکس نیز باید در کادر از چپ به راست حرکت کند. این قانون ترکیب بندی به ویژه برای عکاسان حیات وحش و ورزش/اکشن مهم است. گرفتن حرکت از چپ به راست در دنیای واقعی همیشه آسان نیست. تصویر خود را در تدوین به صورت افقی برگردانید، تا حرکت چپ به راست ثبت شود. این اغلب تا زمانی که هیچ متنی در تصویر وجود ندارد کار می کند.
من تصویر را به صورت افقی ورق زدم تا تفاوت را در زمانی که هواپیماها از چپ به راست یا راست به چپ پرواز می کنند، نشان دهم.
اطمینان حاصل کنید که فضایی در کادر برای جابجایی سوژه باقی میگذارید. این به معنای گذاشتن فضا در سمت راست سوژه است. در غیر این صورت، به نظر می رسد که سوژه در حال خارج شدن از کادر است.
15. ترکیب الگو و تکرار برای ترکیبات قوی تر
مغز ما الگو و تکرار را دوست دارد. ما حتی الگوهایی را بر عناصر تصادفی تحمیل خواهیم کرد. به لذتی که در یافتن الگوها در ابرها داریم فکر کنید. ترکیب تکرار و الگو ترکیبات عکاسی ما را قوی تر و جالب تر می کند. تکرار و الگو اغلب در اشکال و رنگ یافت می شود.
ممکن است مجبور شوید دیدگاه خود را تغییر دهید تا الگوها ظاهر شوند. توجه کنید که چگونه تغییر پرسپکتیو فاصله را تغییر می دهد یا الگو را پنهان می کند. من اغلب به دنبال تکرار در معماری هستم. معماران نیز قاعده تکرار را می دانند.
افزودن کنتراست به تکرار، عکس های شما را پویاتر می کند. عنصر متضاد ممکن است رنگ، شکل یا ارتفاع متفاوتی داشته باشد. شکستن الگو بر الگو تأکید می کند.
16. ترکیب بندی در عکاسی- رابطه ای بین عناصر پیدا کنید
به دنبال روابط جالب بین عناصر در تصویر خود باشید. به عنوان مثال، به دنبال تنش باشید. دو عنصری که به نظر می رسد به سمت یکدیگر کشیده می شوند تنش بصری ایجاد می کنند. رنگ ها با هم برخورد می کنند یا اختلاف اندازه وجود دارد. عکاسان خیابانی اغلب عناصر را در کنار هم قرار می دهند. چیزی در محیط با مردم در خیابان در تضاد است. این می تواند طنز ایجاد کند یا ایده عمیق تری را پیشنهاد کند.
متوجه تابلوی پشت این عکاس خیابانی شدم. لبخند این نوازنده خیابانی “دوست داشتنی تر” است. کنار هم قرار دادن علامت و شخص، معنای عمیق تری ایجاد می کند.
تئوری رنگ در مورد چگونگی ارتباط رنگ ها در تصویر شما است. تئوری رنگ اغلب به عنوان یک چرخ رنگ نشان داده می شود. رنگ های روبروی یکدیگر روی چرخ مکمل یکدیگر هستند.
17. تصاویر را برای گرفتن ذات ساده کنید
ساده کردن به این معنی است که فقط آنچه را که در تصویر نیاز دارید ثبت کنید. هر چیزی را که نیاز ندارید، بردارید. ساده کردن یک تصویر به معنای ایجاد تصاویر مینیمالیستی نیست. سادگی، تقطیر ایده یک عکس به خالص ترین شکل آن است. تصمیم بگیرید که عکس شما در مورد چیست. سپس هر چیزی را که مربوط به این ایده نیست بردارید.
18. چشم ها را با قاب، به سمت سوژه اصلی بکشید
با کادربندی، یک عنصر از تصویر شما در یک عنصر دیگر قرار می گیرد. این یک قاب در کادر شما ایجاد می کند. به عنوان مثال، شما ممکن است از طریق یک پنجره یا از طریق سوراخ در درختان شلیک کنید. فریم ها عمق می بخشند و چشمان ما را به تصویر و سوژه اصلی می کشانند.
پل هزاره بر فراز تیمز، کلیسای جامع سنت پل را میسازد. چراغهای روی پل همچنین خطوط پیشرو را ارائه میکنند (به قانون شماره 7 مراجعه کنید).
19. از لایه بندی برای عمق و ابعاد استفاده کنید
لایه بندی به دنبال عناصری است که از جلو به پشت تصویر شما روی هم قرار می گیرند. لایه بندی عمق و بعد را اضافه می کند. لایه بندی شامل افزودن یک عنصر پیش زمینه به منظره است. به جای اینکه صحنه در همان صفحه مسطح باشد، یک عنصر پیش زمینه بیننده را به داخل صحنه هدایت می کند. سنگ ها یا گل ها عناصر طبیعی پیش زمینه هستند.
لایه ها باید از نظر بصری از نظر رنگ یا نور متمایز باشند. این به جلوگیری از ادغام کمک می کند و به چشم اجازه می دهد به راحتی لایه ها را تشخیص دهد.
عکاسان از فاصله دور با لنز تله عکاسی می کنند تا از لایه های کوه های اسموکی عکس بگیرند.
20. ترکیب بندی در عکاسی- اجتناب از ادغام
ادغام زمانی اتفاق می افتد که عناصر در یک تصویر به گونه ای با هم همپوشانی داشته باشند که مشخص شئن مرزها برای چشم دشوار باشد. چشمان سه بعدی ما چیزهایی را که با فاصله از هم جدا شده اند جدا می کند. اما در یک عکس دو بعدی، اشیاء به خصوص اگر از نظر رنگ یا سایه مشابه باشند، پنکیک می شوند.
مراقب حواس پرتی پس زمینه باشید. چشم پوشی از شاخه درختی که به نظر می رسد از سر کسی بیرون می آید آسان است. یا افراد به نظر میرسند که اندام اضافی دارند. طناب پشت این بوکسور کوبایی یک ادغام ایجاد می کند و حواس را پرت می کند (سمت چپ). من مجبور شدم آن را در پس پردازش حذف کنم (راست). توجه داشته باشید که من دستهای بوکسور را کجا بریدهام (به قانون شماره 21 مراجعه کنید).
برای ایجاد یک ترکیب بندی واضح، مطمئن شوید که سوژه اصلی شما فضایی در اطراف خود دارد. اگر اشیاء یا افراد با هم همپوشانی دارند، به چپ یا راست بروید. تغییر زاویه حتی جزئی اغلب می تواند از ادغام خلاص شود.
20. لبه های کادر را برای جلوگیری از ثبت قسمتی از اشیاء، از روی حواس پرتی بررسی کنید
در نهایت، قبل از گرفتن عکس، لبه های کادر خود را اسکن کنید. ما اغلب آنقدر روی سوژه اصلی خود متمرکز هستیم که فراموش می کنیم کل کادر را نگاه کنیم. به دنبال فضای محبوس باشید. فضای به دام افتاده زمانی اتفاق می افتد که قسمتی ازیک شی در لبه قاب باشد و شکل عجیبی از نور ایجاد کنند. همچنین، نگاه کنید تا ببینید چگونه اشیا یا افراد توسط لبه قاب بریده می شوند.
برخی از عکاسان بر اساس این قانون زندگی می کنند: “همه چیز را شامل شود یا چیزی را شامل نشود.” این بدان معناست که به جای بریدن یک شی یا شخص در لبه قاب، بهتر است آن را به طور کامل برش دهید. سایر عکاسان با قطع کردن یک شی یا شخص موافق هستند تا زمانی که عکس طبیعی به نظر برسد.
عکاسان پرتره سعی می کنند ارتباط افراد را در مفاصل قطع نکنند.
نتیجه:
لبه های این تصویر به هم ریخته است. به عنوان مثال، فضای به دام افتاده در گوشه سمت راست بالا وجود دارد. یک پا در پایین سمت راست قطع شده است. من میتوانم در مراحل ادیت سخت گیرانه تر برش بزنم و از ادغام و لبههای بهم ریخته در عکس، اجتناب کنم. این نمونه ای از حرکت چپ به راست است (قانون شماره 14 را ببینید).
نتیجه انتخاب های ترکیبی تفاوت بین یک عکس فوری و یک عکس عالی را ایجاد می کند. پیروی از این قوانین ترکیب بندی عکاسی، یک راه عالی برای ایجاد تصاویر تاثیرگذارتر است.
اما هیچ راه درستی برای دیدن جهان وجود ندارد. بعد از یادگیری و تسلط کامل بر قوانین ترکیب بندی عکاسی، زمان تغییر یا نقض کردن آنها فرا می رسد. از این قوانین ترکیب بندی عکاسی به عنوان راهنما استفاده کنید تا به شما کمک کند تصمیم بگیرید چه چیزی را در تصویر خود بگنجانید و هر عنصر را در کدام قسمت کادر قرار دهید. گاهی اوقات کار درست این است که قوانین ترکیب بندی را زیر پا بگذاریم!
اگر به عکاسی سفر علاقمندید، مقاله تنظیمات دوربین در عکاسی سفر را بخوانید.
منبع: expertphotography.com