قانون تقارن چیست؟

قانون تقارن

قانون تقارن یک اصل روانشناسی است که هنرمندان می توانند از آن برای ایجاد تعادل بصری استفاده کنند. ذهن تقارن را بر عدم تقارن ترجیح می دهد، اما این به این معنی نیست که عکس یا نقاشی باید تصویر آینه ای را در مقابل هم در مرکز منعکس کند.

در این مقاله، سه شکل متداول تقارن را پوشش خواهیم داد: تقارن عمودی، افقی و شعاعی. سپس قوانینی که بر قانون تعادل تاثیر می گذارند را خواهیم گفت. در آخر روش هایی برای برقراری تقارن در عکس ها نیز به شما می آموزیم.

تعادل بصری

ما می‌ توانیم از تعادل بصری برای ایجاد حس هماهنگی به تصویر استفاده کنیم. یک ترکیب نا متعادل احساس نا پایداری به عکس می دهد و به وضوح عکس را فاقد هماهنگی می کند. یک پرتره متعادل از مرکز شهر می تواند یک انسان را در مرکز عکس داشته باشد که به طور مساوی توسط آسمان خراش های پس زمینه قاب شود.

البته، مانند همه قوانین در هنر، ما می‌ توانیم تصویری را عمداً نامتعادل کنیم تا بر جنبه‌ های دیگر صحنه تأکید کنیم. یکی از راه‌ های ایجاد یک تصویر نامتعادل و در عین حال دلپذیر، قرار دادن تعداد زیادی سوژه در یک طرف کادر است. به عنوان مثال، اگر از یک منظره شهری عکاسی می کنید و تمام آسمان‌ خراش‌ ها را در یک سمت و سمت دیگر را بدون ساختمان‌ های بلند قرار می دهید، تعادل بصری را به طرز چشمگیری تغییر داده‌ اید. راه دیگر برای ناتعادل کردن عکس این است که یک سوژه با وزن بصری زیاد (مانند یک فرد) به طور قابل توجهی در یک طرف تصویر قرار دهید.

در هنر، تعادل به اندازه و تعداد اشیا درون یک صحنه بستگی دارد. اگر یک طرف نقاشی یا عکس دارای تعداد زیادی اشیاء بزرگ و طرف مقابل دارای چند شی کوچک باشد، ممکن است آن قطعه برای بیننده نامتعادل به نظر برسد. اشیا با اندازه و تعداد یکسان در دو طرف یک تصویر تمایل به ایجاد یک ترکیب متعادل و متقارن دارند.

تقارن عمودی

تقارن عمودی یکی از سه شکل رایج قانون تقارن در عکاسی است. این تصاویر در هر دو طرف قاب تقارن احساس می‌ شود و تصویر از وسط تقسیم می‌ شود. این تقسیم تصویر را می توان با خطوط و همچنین رنگ ها، فرم ها و حتی بافت ها انجام داد. تصاویر معماری از بارز ترین نمونه‌ های تقارن عمودی هستند، زیرا خطوط تمیز زیادی وجود دارد که مشخص می‌ شود. با این حال، تقارن عمودی را می توان به عکاسی از طبیعت و افراد نیز تعمیم داد.

یک مثال عالی از تقارن عمودی، تصویر کلاسیک “عروس و داماد در کلیسا” در عکاسی عروسی است. عروس و داماد در مرکز قرار دارند و خانواده و دوستان در دو طرف در حال ریختن گل هستند. این تصویر تقریباً همیشه با در نظر گرفتن تقارن عمودی کادر بندی می‌ شود.

تقارن افقی

بازتاب یکی از بارز ترین کاربردهای تقارن افقی است. باید در انعکاس به دنبال خط آب باشیم و آن را به گونه ای تراز کنیم که تاکید مورد نظر ما را ایجاد کند. چرخاندن تصویر به گونه‌ ای که انعکاس آن شبیه واقعیت به نظر برسد، می‌ تواند تصویری سورئال و رویا گونه ایجاد کند. تقارن افقی در انعکاس ها نیز به خوبی با قانون یک سوم جفت می شود. با انتخاب خطوطی که تصویر را به یک سوم تقسیم می‌ کنند، همچنان می‌ توانیم حس تعادل ایجاد کنیم و در عین حال فضایی را برای انعکاس، سوژه و ناحیه سوم مانند آسمان فراهم کنیم.

تقارن شعاعی

تقارن شعاعی سومین شکل متداول تقارن است که در عکاسی با آن مواجه می شویم. الگو های دایره‌ ای که در پاشیدن آب، عنبیه انسان و گلبرگ‌ های گل، دنباله‌ های ستاره‌ ها و غروب خورشید یافت می‌ شوند، فریبنده هستند.

پیدا کردن دایره های کامل اولین قدم است، دانستن چگونگی تاکید بر آنها در مرحله بعدی قرار دارد. شما می توانید دایره ها را به صورت پس زمینه یا پیش زمینه عکستان نیز قرار دهید. هنگامی که از بالا مشاهده می شود، سوژه ای که از یک پله مارپیچ پایین می رود نیز به ما یک تصویر با تقارن شعاعی می دهد. حتی موضوعات به ظاهر رایج مانند چرخ دوچرخه یا حصار سیم خاردار که از طریق مش دایره ای مشاهده می شوند، زمانی که از تقارن شعاعی برای حمل تصویر استفاده می شود، طعمی جذاب، گاهی انتزاعی یا مینیمال به عکس می دهد.

قانون تقارن در مقابل قانون یک سوم

تکنیکی وجود دارد که به همه ما آموزش داده اند که تأثیر منفی بر هماهنگی تصویر دارد. بله، این تکنیک قانون یک سوم است و همه ما فریب خورده‌ ایم که این تکنیک می تواند تصاویر دل پذیری خلق کند. در اکثر مواقع فقط یک عدم تعادل ایجاد می کند، با فضای منفی بیش از حد، و جذابیت کم.

یادتان هست که گفتیم ذهن سعی می کند در همه چیز تقارن پیدا کند؟ در عکس زیر از قانون یک سوم استفاده شده که باعث شده یک طرف سنگین تر از طرف دیگر به نظر برسد و متأسفانه، تعادل تصویر به هم ریخته است. در این عکس فضای منفی بسیار زیادی در سمت چپ داریم، بدون هیچ علاقه بصری.

استفاده از قانون یک سوم و ایجاد ناهماهنگی در عکس

در عکس زیر با قرار گرفتن یک سوژه دیگر در مقابل مرد فضای خالی سمت چپ تصویر پر شده و تقارن ایجاد شده است.

عکسی با قرار گرفتن یک سوژه در سمت چپ متقارن شده

چه چیز دیگری بر تعادل و تقارن یک تصویر تأثیر می گذارد؟

وقتی صحبت از قانون تقارن می شود، پیچیده تر از تصاویر معمولی است که در اینترنت می بینید. این قانون معمولاً بیش از هر چیز باعث سردرگمی می‌ شود. به عنوان هنرمند، ما به نمونه های عالی از تکنیک های طراحی که به قانون تقارن مربوط می شود، نیاز داریم تا از آن ها یاد بگیریم. مثل تکنیک اتاق تنفس، جهت نگاه، فضای منفی، وزن بصری، وزن چشم انداز و حرکت مغناطیسی.

تکنیک اتاق تنفس

در این نقاشی که توسط جان سینگر سارجنت کشیده شده، می‌ توانیم تصویر اصلی را در سمت چپ ببینیم که شگفت‌ انگیز به نظر می‌ رسد. اکنون وقتی برای قطع فضای منفی از سمت راست و بالا دستکاری می شود، احساس خفگی به ما دست می دهد. این بر تعادل ما تأثیر منفی می گذارد، و همچنین تنش بصری ایجاد می کند، چیزی که ما معمولاً در تصاویر خود نمی خواهیم. به همین دلیل است که ما به این تکنیک “اتاق تنفس” می گوییم.

تکنیک اتاق تنفس این درک از تعادل بالا به پایین را به ما می دهد، اما در مورد تعادل از چپ به راست چطور؟

قانون تتنفس  و تقارن در نقاشی جان سینگر سارجنت

تکنیک جهت نگاه (جهت خیره شدن سوژه)

جهت خیره شدن بر تعادل چپ به راست ترکیب تأثیر می گذارد. سوژه، بی جان، بسته به محل قرارگیری خود، می تواند از یک طرف یا طرف دیگر حرکت ایجاد کند. نگاه یک سوژه جاندار نیز می تواند حرکت ایجاد کند.

در تصویر زیر، نحوه قرارگیری سوژه در سمت راست و خیره شدن به سمت راست را می بینیم. بدون هیچ زیبایی بصری در سمت چپ تصویر، از چپ به راست عکس دچار عدم تعادل شده است و سمت راست تصویر سنگین تر به نظر می رسد.

عدم تقارن و سنگین تر به نظر رسیدن سمت راست عکس با قاون جهت نگاه

برای ایجاد تعادل بهتر و رعایت قانون تقارن، می‌ توانیم قسمت چپ عکس را مانند تصویر زیر برش دهیم.

ایجاد تقارن در عکس با برش فضای خالی سمت چپ عکس

راه های دیگر برای ایجاد تقارن و تعادل

اندازه شی

بزرگ در مقابل کوچک یک جفت کلاسیک است که بر تقارن و تعادل تأثیر می گذارد. اگر یک سگ بزرگ و یک سگ کوچک در یک عکس عمودی در کنار هم نشسته باشند، ممکن است تصویر همچنان به دلیل ماهیت سوژه ها خوشایند باشد، اما به طور انتقادی فاقد تقارن عمودی است. با این حال، می‌ توانیم با فاصله بیشتر سگ‌ ها از هم یا قرار دادن سگ بزرگ در حالت دراز کشیده و سگ کوچکتر در حالت نشسته، تعادل بیشتری ایجاد کنیم.

رنگ ها

رنگ های خاص وزن بصری بیشتری نسبت به بقیه دارند. اگر یک سری فنجان در یک خط داشته باشیم و یکی از آنها قرمز و بقیه زرد باشند، فنجان قرمز بیشترین وزن بصری را دارد. نواحی رنگ های متضاد یا مکمل نیز بسته به جایی که در کادر قرار می گیرند تنش و تعادل ایجاد می کنند.

نتیجه

در عکس‌ های ساختاری، نقاشی‌ ها یا معماری، قانون تقارن می‌ تواند نقش مهمی در ایجاد تقارن کامل داشته باشد، که گاهی اوقات ترجیح داده می‌شود. ذهن همیشه در جستجوی تعادل است، نه فقط از چپ به راست، بلکه از بالا به پایین، اگر ندانیم که چگونه تعادل یک تصویر را کنترل کنیم، در این صورت نخواهیم توانست هنر خود را به نحوی دلپذیر به بیننده ارائه دهیم.

منابع: ipoxstudios.com

ehabphotography.com

مقالاتی که شاید برایتان جذاب باشد

فهرست