12 نمونه بازاریابی و تبلیغات زرد بد و آنچه نباید انجام دهید

تبلیغات زرد

تبلیغات سخت است. دیده شدن در دریایی از موارد یکسان کاری سخت است. گاهی اوقات، مبارزه شدید برای به رسمیت شناخته شدن و جلب توجه مشتری در عصر تبلیغات در همه جا، اعم از رایانه، تلویزیون، پست و حتی در بیلبورد های خیابان دقت زیادی نیاز دارد. تبلیغ کنندگان باید موارد بسیار زیادی را در مورد حساسیت های یک جامعه رعایت کنند. در غیر این صورت مبلغ های زیاد و خلاقیتی که صرف تبلیغات می شود می تواند تبلیفات را به تکنیک های بازاریابی بی معنا و آزاردهنده و در نهایت تبلیغات زرد تبدیل کند.

بیایید در مورد این روش های تبلیغات زرد و شکست های بازاریابی صحبت کنیم. برند ها چقدر در این تبلیغات برای تغییر و اصلاح تصاویر یا متن همکاری کردند؟

تبلیغات زرد و شکست های بازاریابی

Bloomingdale’s… زن ستیزی؟

آنچه اتفاق افتاده است: Bloomingdale’s با این نسخه تبلیغاتی وحشتناک برای خوانندگان خود آرزوی تعطیلات شاد را داشت:

تبلیغات زرد Bloomingdale

فضای اینترنت خشمگین شد، اکثر کاربران رسانه های اجتماعی این را باورنکردنی می دانستند که این تبلیغ حتی واقعی بوده و در واقع توسط افراد بزرگسال بلومینگ دیل تأیید شده است.

چرا فرصت را از دست داد؟

در تلاش برای دیده شدن، قصور بلومینگدل منجر به آگهی ای شد که احتمالاً عجیب یا خنده دار بود، اما در نهایت وحشتناک و توهین آمیز بود.

برای خانم ها؟ ترسناک است. برای مردان؟ خجالت آور است و برای قربانیان تجاوز؟ کاملا وحشتناک است! در نتیجه این تبلیغ کاملا نوعی از تبلیغات زرد است که با تأیید ناخواسته کلیشه های جنسیتی و ایتفاده از یک معضل اجتماعی به عنوان شوخی، فرصت خود برای فروش را از دست داد.

نتیجه:

“آنچه ما می گوییم چه پیامد هایی دارد؟ آیا این پیامد ها خوب هستند یا بد؟” این همان چیزی است که باید با هر قطعه ای از آگهی که تأیید می کنید یا می نویسید از خود بپرسید.”

Bud Light می گوید نه به معنی نه نیست!

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 2015 Bud Light یک شعار جدید معرفی کرد تا با کمپین Up For Whatever آن ها همراه شود:

تبلیغات زرد Bud Light

شاید بتوان آن را یک اشتباه صادقانه نامید، زیرا در نگاه اول به نظر می رسد که با شعار “Up For Whatever” این برند، به خوبی مطابقت داشته باشد. اما پس از آن به یاد می آوریم که عبارت “نه یعنی نه” یک چیز است، و ترکیب الکل و مفهوم این که نه به معنی نه نیست یک چیز دیگر است. در تبلیغات این ایده بسیار بدی است، چرا که یکی از حساسیت های مردم و قربانیان تجاوز “نه یعنی نه” است که به هیچ وجه قابل تغییر نیست.

چرا فرصت را از دست داد؟

این آگهی نگرانی در مورد فرهنگ تجاوز جنسی به علت مصرف مشروبات الکلی را در مردم بر انگیخت.

نتیجه:

باز هم می گویم: “حرف های من چه پیامد هایی دارد؟” شما و تیم بازاریابی خود باید این را در هر مرحله بپرسید. عدم انجام این کار بازاریابی غیر مسئولانه است.

Airbnb در مورد مالیات ها تهاجمی منفعلانه ایجاد می کند؟

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 2015 Airbnb از سیاست مالیات هتل عصبانی بود که به این معنی بود که میزبانان و مهمانان Airbnb باید مالیات زیادی بپردازند. این شرکت که خود را به عنوان خدمات هتل طبقه بندی نمی کرد، به طرز قابل ملاحظه ای عصبانی بود. سپس، در غیرفعال ترین و پرخاشگرایانه ترین کمپین تبلیغاتی که تا کنون انجام شده است، Airbnb تبلیغاتی را در سراسر سانفرانسیسکو قرار داد که تعیین می کرد شهر باید با این همه مالیات Airbnb چکار کند.

تبلیغات زرد Airbnb

چرا فرصت را از دست داد؟

جدا از این که آیا قبول ندارید که غیرعادلانه است که Airbnb باید مالیات هتل را بپردازد، نکته اصلی این است که تبلیغات زرد باعث می شود Airbnb شبیه یک متقلب به نظر برسد. در واقع، این چیزی است که مدیرعامل، برایان چسکی در مورد تبلیغات گفت: “این ما را شبیه افراد متقلب کرد.”

نتیجه:

مراقب احساساتی باشید که در مخاطب برانگیخته اید. اگر یک تبلیغ ممکن است باعث شود خواننده احساس کند که به تازگی درگیر دعوایی به سبک راهنمایی بین شما و دولت محلی شده است، احتمالاً بهتر است آن را کنار بگذارید.

برگر کینگ نسخه شخصی خود از “هرب کجاست” را خراب کرد.

آنچه اتفاق افتاده است: بیایید آن را تا سال 1985 بازگردانیم. این فقط یک آشفتگی بزرگ بزرگ است، بنابراین اجازه دهید آن را تجزیه کنیم:

  • برگر کینگ کمپینی را با عنوان “?Where’s Herb” آغاز می کند. با گفتن به مشتریان که اگر بتوانند هرب را در برگر کینگ پیدا کنند (یک پسر تصادفی و معمولی که چندان شایسته مرکز تبلیغاتی بودن نیست)، 5000 دلار برنده می شوند.
  • سرانجام، یک جوان 15 ساله هرب را مشاهده کرد اما جایزه ای به او تعلق نگرفت.
  • سپس برگر کینگ جایزه نقدی را به دوست 16 ساله وی داد. کسی که واقعاً هرب را پیدا کرده بود جوان تر از حداقل سن مسابقه نه چندان خوب تبلیغ شده بود پس به او جایزه ای تعلق نگرفت.

چرا فرصت را از دست داد؟

به چند دلیل:

  1. هیچ کس اهمیت نمی داد که هرب کیست.
  2. این بازی خیلی تصادفی بود. این شخص کیست و چرا ما در تلاش برای یافتن او هستیم؟ هیچ کس واقعاً نمی دانست.
  3. قوانین مسابقه ضعیف اعلام شد و منجر به یک وضعیت روابط عمومی بد شد.

نتیجه:

اگر قصد دارید یک بازی برای تبلیغات برند خود داشته باشید، سعی کنید آن را منطقی نشان دهید. سعی نکنید مردم را وادار کنید که قبل از اینکه دلیلی برای آن قائل شوند، به بازی یا جایزه شما اهمیت دهند. (اوه، و در مورد محدودیت های سنی مسابقه روراست باشید.)

پپسی یک قرعه کشی فاجعه بار اجرا کرد!

آنچه اتفاق افتاده است: پپسی در سال 1993 در فیلیپین، یک قرعه کشی راه اندازی کرد که در آن، اگر درپوش بطری را با کد برنده روی آن پیدا کنید می توانید 40،000 دلار برنده شوید.

مشکل چه بود؟ پپسی کد اشتباه را اعلام کرد. بنابراین به جای 1 برنده، ناگهان 800000 پیدا شد. پپسی از پرداخت این هزینه خودداری کرد و این کار خشم مردم را به دنبال داشت.

قرعه کشی پپسی - تبلیغات زرد

چرا فرصت را از دست داد؟

اصلا نیازی به توضیح دارد؟ امید کاذب و قرعه کشی های بد، راه خوبی برای تجارت نیست. قرعه کشی خود تبلیغات زرد محسوب نمی شود اما چنین اشتباهاتی کاملا وحشتناک است!

نتیجه:

اگر قصد انجام قرعه کشی یا هر چیزی را دارید که پاداش بزرگی را نوید می دهد، لطفاً مطمئن شوید که آن را با دقت و 100٪ عاری از اشتباه اجرا می کنید.

Fiat Moonlights به عنوان یک استاکر!

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 1992، 50،000 زن اسپانیایی نامه ای از یک استاکر دریافت کردند که می گفت: “دیروز دوباره در خیابان ملاقات کردیم و متوجه شدم که چگونه با علاقه به سمت من نگاه می کنی.” آن ها سپس خانم گیرنده نامه را دعوت کردند تا با آن ها وارد یک ماجراجویی شود. آن نامه ها از یک فرد تعقیب کننده نبودند. آن ها از طرف Fiat Moonlights، شرکت خودروسازی بودند.

تبلیغات زرد - Fiat Moonlights

چرا فرصت را از دست داد؟

اگر آگهی واضح بود که تنها یک آگهی است، زیبا و هوشمندانه بود، اما مشخص نبود که تبلیغ است. اگر Fiat Moonlights لوگوی خود را روی آن قرار می داد و یک پیام سلب مسئولیت با این عبارت که “شما واقعاً تحت تعقیب قرار نمی گیرید” روی آگهی قرار می گرفت، شاید همه چیز به این بدی پیش نمی رفت. تبلیغی که مردم را بترساند هم نوعی تبلیغات زرد است.

نتیجه:

در مورد اهداف خود در تبلیغات رک باشید و اگر نیاز است، به صراحت به آن اشاره کنید: “این یک تبلیغ است. ما در واقع شما را تعقیب نمی کنیم.”

استارباکس تبلیغ 11 سپتامبر را چاپ می کند؟

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 2002، استارباکس این آگهی را منتشر کرد:

تبلیغات زرد - استارباکس

چند مورد حساسیت در این تصویر وجود دارد:

  1. دو لیوان (نماد برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در منهتن)
  2. تیغه های چوبی با نوک های مربعی عجیب و غریب که شبیه ساختمان بودند. (سایر ساختمان های شهر نیویورک)
  3. بزرگنمایی سنجاقک
  4. آگهی “Collapse Into Cool”، باعث شد مردم فکر کنند استارباکس با فاجعه 11 سپتامبر شوخی می کند.

چرا فرصت را از دست داد؟

این بسیار توهین آمیز است. آیا این فقط یک تصادف بزرگ بود؟ هیچکس دقیقا نمی داند. من هنوز منطق پشت این تبلیغ را درک نکرده ام!

نتیجه:

مراقب نمادگرایی هایی باشید که ممکن است عمداً یا ناخواسته با کلمات یا تصاویر در تبلیغ شما نشان داده شود. نماد های اشتباه می توانند بازاریابی شما را به تبلیغات زرد تبدیل کنند.

پاناسونیک و وودی دارکوب

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 1996، شعبه ژاپنی پاناسونیک یک کامپیوتر صفحه لمسی با شخصیت کارتونی وودی دارکوب به عنوان کاراکتر برند خود به بازار عرضه کرد. و شعار کمپین چه بود؟ “Touch Woody, the Internet Pecker”

چرا فرصت را از دست داد؟

احتمالاً بهتر است از منابع فالولیک در بازاریابی خود استفاده نکنید. این واقعیت که تصادفی بود، اما ظاهر پاناسونیک را بدتر کرد.

نتیجه:

هنگام تجارت در خارج از کشور، مطمئن شوید که پیام برند شما به خوبی (و مناسب) ترجمه می شود، در غیر این صورت بازاریابی شما تبلیغات زرد است.

Turner Broadcasting با صدای بلند تبلیغ می کند!

تبلیغات زرد Turner Broadcasting

آنچه اتفاق افتاده است: در اوایل سال 2007، پخش ترنر دارای دستگاه های LED چشمک زن کوچکی بود که یک شخصیت کارتونی را در 10 شهر بزرگ ایالات متحده نصب کرده بود. مقصود این کار استفاده از بازاریابی چریکی برای ایجاد هیاهو برای فیلم Aqua Teen Hunger Force بود.

چرا فرصت را از دست داد؟
این تبلیغات غیرقابل پیشبینی مردم را به وحشت انداخت و باعث شد که بوستونی ها گزارش هایی از آنچه شبیه بمب به نظر می رسید، به اداره پلیس داشته باشند. با این تبلیغ وحشت ایجاد شد. گروه خنثی کننده بمب وارد عمل شد. و مردم راضی نبودند.

نتیجه:

تبلیغاتی که شبیه به بمب باشد انجام ندهید. اما به طور جدی، هنگام توزیع یا نصب نمایشگر ها به عنوان بخشی از بازاریابی چریکی، بیشتر مراقب باشید. در صورت وجود احساس ناامنی در رهگذران، آن را بردارید.

هیوندای قربانیان خودکشی را دست کم می گیرد

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 2013، هیوندای یک تبلیغ تجاری در انگلستان اجرا کرد که اساساً می گفت: “اتومبیل های ما آنقدر ایمن هستند که حتی نمی توانید در آن ها خودکشی کنید.”

نکته این بود که آن خودرو ها مانند سایر خودرو ها آلاینده های مضر تولید نمی کردند و متأسفانه سازندگان کمپین تصور کردند که نشان دادن خودکشی ناموفق یک مرد راه خوبی برای رسیدن به این هدف است.

چرا فرصت را از دست داد؟

هیوندای دل شکستگی و ویرانی خودکشی را بی اهمیت جلوه می دهد. شما نمی توانید فردی باشید که از افکار خودکشی رنج می برد، یا فردی که به دلیل خودکشی فردی را از دست داده است، و از تبلیغات هیوندای لذت ببرید، و به همین دلیل است که آن ها در این کمپین ناموفق نوعی تبلیغات زرد داشته اند.

نتیجه:

سعی نکنید پیام تبلیغاتی خود را به موضوعات اجتماعی نامناسب مرتبط کنید. اجازه ندهید تمایل شما برای هوشمندانه بودن تبلیغات مسائل جدی اجتماعی را تضعیف کند.

مدیر عامل LifeLock شما را دعوت می کند که هویت او را بدزدید!

آنچه اتفاق افتاده است: در سال 2007، مدیرعامل LifeLock، تاد دیویس، شماره امنیت اجتماعی خود را روی بیلبوردی قرار داد و جسارت کرد تا هویت وی را بدزدد.

تبلیغات زرد LifeLock

این کار در واقع یک توطئه نیست زیرا همه آن را دیدند اما بسیاری از افراد هویت او را دزدیدند.

چرا فرصت را از دست داد؟

این فقط به این دلیل نیست که این امر در سطح شخصی یک سردرد بزرگ برای تاد دیویس بود. برای بدتر شدن اوضاع، این واقعیت که مردم در واقع دعوت دیویس به جرأت پذیرفتند و ثابت کردند که امنیت LifeLock نقض شده است، کل کمپین را برای LifeLock و همه افراد درگیر این شرم کرد.

نتیجه:

مخاطبان خود را دعوت به کاری خطرناک نکنید که واقعاً نمی خواهید انجام شود. مردم بلوف شما را می شنوند، بنابراین آماده برخورد با عواقب آن باشید.

پیشنهاد ما

همه این موارد چه ویژگی مشترکی دارند؟ تدبیر. متفکر بودن و آگاهی اجتماعی.

اگر مطمئن نیستید که آگهی موردنظر شما توهین آمیز است یا خیر، از خود بپرسید. اگر لازم است از یک غریبه در خیابان بپرسید. از همسایه بپرسید. از یک دوست بپرسید. آیا تبلیغ من به کسی توهین می کند؟ این تبلیغات چه نوع ارتباطات ذهنی را برای برند من ایجاد خواهد کرد؟ اگر پاسخ شما منفی است، آن را کنار بگذارید. تبلیغ نکردن بهتر از انجام تبلیغات زرد است.

منبع: workzone.com

مقالاتی که شاید برایتان جذاب باشد

فهرست